در روزهای اخیر، خبر لغو سخنرانیهای شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس امنیتی مونیخ و پارلمان هلند، واکنشهای گستردهای را به همراه داشته است. این تصمیمات، بهویژه با توجه به نقش آلمان و هلند بهعنوان مدافعان دموکراسی و حقوق بشر، سؤالات جدیای را در مورد انگیزهها و پیامدهای آنها مطرح میکند.
ممانعت از حضور در کنفرانس امنیتی مونیخ
شاهزاده رضا پهلوی اعلام کرد که با وجود دعوت اولیه برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ، وزارت امور خارجه آلمان با مداخله خود مانع از حضور او در این رویداد شده است. وی این اقدام را تلاشی برای به حاشیه راندن مردم ایران و دلجویی از جمهوری اسلامی توصیف کرد.
در مقابل، سخنگوی وزارت خارجه آلمان اظهار داشت که کنفرانس امنیتی مونیخ بهطور مستقل درباره دعوتهای خود تصمیمگیری میکند و دولت آلمان نقشی در جلوگیری از حضور شاهزاده رضا پهلوی نداشته است.
لغو سخنرانی در پارلمان هلند
همچنین، دفتر ارتباطات پارلمان هلند اعلام کرد که سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی که قرار بود در ۲۵ بهمن برگزار شود، لغو شده است. هرچند دلیل مشخصی برای این لغو ارائه نشده، اما این تصمیم نیز بهعنوان نشانهای از محدودیتهای اعمالشده بر صدای مخالفان جمهوری اسلامی تلقی میشود.
تحلیل و نقد اقدامات
این اقدامات از سوی مقامات اروپایی، بهویژه آلمان و هلند، با اصول دموکراسی و آزادی بیان که این کشورها مدعی حمایت از آن هستند، در تضاد است. ممانعت از حضور یک چهره مخالف جمهوری اسلامی در مجامع بینالمللی، نه تنها به معنای خاموش کردن صدای مردم ایران است، بلکه نشاندهنده تمایل این کشورها به حفظ وضعیت موجود در ایران بهمنظور تأمین منافع اقتصادی و سیاسی خود است.
روابط اقتصادی آلمان با ایران، بهویژه در حوزههای صنعتی و تجاری، ممکن است انگیزهای برای این کشور باشد تا از هرگونه تغییری که منافعش را به خطر بیندازد، جلوگیری کند. به عبارت دیگر، دموکراسی در ایران ممکن است به نفع این کشورها نباشد، زیرا تغییر رژیم میتواند به بیثباتی و در نتیجه تأثیر منفی بر منافع اقتصادی آنها منجر شود.
نتیجهگیری
اقدامات اخیر آلمان و هلند در ممانعت از سخنرانیهای شاهزاده رضا پهلوی، نشاندهنده تناقضی آشکار در سیاستهای اعلامی و اعمالی این کشورها است. اگرچه آنها بهعنوان مدافعان دموکراسی و حقوق بشر شناخته میشوند، اما به نظر میرسد که منافع اقتصادی و سیاسیشان را بر اصول اخلاقی و حمایت از جنبشهای دموکراتیک ترجیح میدهند. این رویکرد نه تنها به اعتبار بینالمللی آنها آسیب میزند، بلکه میتواند به تضعیف تلاشهای مردم ایران برای دستیابی به آزادی و دموکراسی منجر شود.
در نهایت، این سؤال مطرح میشود که آیا منافع کوتاهمدت اقتصادی میتواند توجیهی برای نادیده گرفتن آرمانهای دموکراتیک و حقوق بشری باشد؟ پاسخ به این سؤال، نیازمند بازنگری جدی در سیاستهای خارجی این کشورها و تأکید بر اصولی است که ادعای حمایت از آنها را دارند