در سالهای اخیر، قطع یا محدودسازی اینترنت در ایران به ابزاری آشنا برای حکومت جمهوری اسلامی بدل شده است. هر زمان که بحرانی اجتماعی، سیاسی یا امنیتی رخ میدهد—از اعتراضات مردمی گرفته تا تنشهای بینالمللی و حتی درگیریهای نظامی—دسترسی عمومی به اینترنت با اختلال جدی مواجه میشود. اما این تصمیم، بهویژه در شرایط بحرانی نظیر جنگ، پیامدهایی عمیق، خطرناک و چندبُعدی دارد که نهتنها امنیت کشور را بهمخاطره میاندازد، بلکه حقوق اساسی مردم را نیز زیر پا میگذارد.
در شرایط جنگ، دسترسی آزاد به اطلاعات دقیق و بهموقع برای مردم حیاتی است. اطلاع از موقعیت مناطق ناامن، وضعیت پناهگاهها، اخبار مربوط به حملات هوایی، راههای خروج اضطراری، خدمات امدادی و حتی وضعیت سلامت عمومی، تنها از طریق اینترنت یا رسانههای آزاد ممکن میشود. وقتی اینترنت قطع میشود، مردم از این اطلاعات محروم میمانند، در بلاتکلیفی و اضطراب فرو میروند و قربانی تصمیمات کورکورانه میشوند.
از سوی دیگر، جمهوری اسلامی از این وضعیت سوءاستفاده میکند. با قطع جریان آزاد اطلاعات، حکومت تنها روایت رسمی و گزینشی خود را از وضعیت کشور منتشر میکند—روایتی که نه بر پایه واقعیت، بلکه بر اساس منافع سیاسی تنظیم شده است. در چنین فضایی، دست مردم از حقیقت کوتاه میشود و قدرت تشخیص بین واقعیت و تبلیغات حکومتی را از دست میدهند. رسانههای داخلی نیز یا سانسور شدهاند یا در خدمت پروپاگاندای رسمی عمل میکنند؛ بنابراین، قطع اینترنت بهنوعی محاصرهی اطلاعاتی است که هدف آن نه امنیت ملی، بلکه مهار آگاهی مردم است.
پیامدهای این محرومسازی، فقط سیاسی نیست؛ اجتماعی، اقتصادی و حتی انسانی است. در نبود اطلاعات واقعی، مردم ممکن است به تصمیمهای اشتباه روی بیاورند—برای مثال به مناطق ناامن سفر کنند، به شایعات گوش دهند، یا نتوانند برای حفاظت از خود و خانوادهشان برنامهریزی کنند. در زمان جنگ یا بحران، اطلاعرسانی عمومی نه یک امتیاز، بلکه یک حق انسانی است.
از منظر اقتصادی نیز، میلیونها کسبوکار خرد و کلان که به اینترنت وابستهاند، بهیکباره متوقف میشوند. از پرداختهای بانکی تا فروشگاههای اینترنتی، از پشتیبانی مشتریان تا ارتباط با تأمینکنندگان، همگی فلج میشوند. نتیجهاش، افزایش بیکاری، ورشکستگی، و فشار مضاعف بر طبقهی متوسط و ضعیف است—در حالیکه نهادهای حکومتی با اینترنتهای ماهوارهای و شبکههای امن مخصوص، بدون اختلال به کار خود ادامه میدهند.
در نهایت، قطع اینترنت در شرایط جنگ و بحران، بیشتر از آنکه برای “حفاظت از امنیت ملی” باشد، ابزاری است برای خاموش کردن صدای مردم و کنترل کامل روایتها توسط حکومت. اما در عصر ارتباطات، چنین کنترلهایی نهتنها ناکارآمد، بلکه زیانبار و خطرناکاند. مردم ایران، مانند هر ملت دیگری، حق دارند حقیقت را بدانند، حق دارند تصمیم آگاهانه بگیرند، و حق دارند که صدایشان شنیده شود. قطع اینترنت، این حقوق را از آنان سلب میکند.
نویسنده:حسن حمزه زاده