دو متهم در تهران در پرونده هایی جداگانه از بابت اتهامات “قتل” و “تجاوز” توسط دادگاه کیفری یک این استان به اعدام محکوم شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک متهم در تهران به اعدام محکوم شد.
براساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده از فروردین سال جاری در پی قتل یک زن جوان در تهران، در دستور کار پلیس قرار گرفت.
پس از مدتی شوهر این زن به نام “محمود” به اتهام قتل در تبریز بازداشت و توسط شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
متهم در دادگاه گفت: باور کنید من حال عادی نداشتم. تازه مواد مخدر را ترک کرده بودم. اما چند روزی بود دوباره مواد مصرف می کردم و دچار توهم می شدم، به همین خاطر مدام با همسرم درگیر بودم. حتی همسرم سر همین موضوع چند بار قهر کرده بود اما من حاضر به جدایی نبودم.
متهم در دفاع از خود افزود: آن روز هم وقتی دختر و پسرم به مدرسه رفته بودند سر ترک مواد مخدر با همسرم درگیر شدم. او می خواست لباس هایش را بپوشد و از خانه بیرون برود که با هم درگیر شدیم. من اسلحه را دو هفته قبل از این ماجرا خریده و در خانه پنهان کرده بودم. میخواستم همسرم را بترسانم که ناخواسته یک تیر شلیک شد و به سر او برخورد کرد.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و متهم را به جرم قتل به اعدام با پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم و به خاطر حمل سلاح به زندان محکوم کردند.
صدور حکم اعدام برای یک متهم در تهران
به گزارش رکنا، یک متهم در تهران از بابت اتهام تجاوز به اعدام محکوم شد.
براساس این گزارش، در تاریخ بیستم شهریور امسال دختر بیست و دو ساله ای با مراجعه به پلیس مدعی شد که پس از خوردن آبمیوه مسموم در منزل یک پسر جوان، از سوی او مورد تعرض قرار گرفته است.
در ادامه، مأموران با اطلاعاتی که شاکی در اختیار آنها گذاشته بود متهم را در خانه اش بازداشت کردند، اما متهم منکر ادعاهای دختر جوان شد و گفت: ما در یک مجتمع تجاری با هم دوست شدیم. او سه بار به پنت هاوس من در زعفرانیه و یک بار هم به خانه مادرم در اندرزگو آمد. من نه او را تهدید کردم و نه اجباری در کار بود.
با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست وی به اتهام “تجاوز به عنف” صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه یازده دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، شاکی برای متهم درخواست اعدام کرد.
سپس متهم به جایگاه رفت و باز هم اتهامش را رد کرد و گفت: نمی دانم چرا این دختر از من شکایت کرده است، آخرین بار که او را دیدم به من گفت گوشواره اش به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان در خانه من گم شده و از من خواست پول آن را بپردازم، اما چون قبول نکردم از من شکایت کرد. من رابطه نامشروع را قبول دارم و تعرض را نمی پذیرم چون من او را مجبور به کاری نکردم.
با پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند و متهم را به اعدام محکوم کردند.
جز اعدام کردن کاره دیگه ای بلد نیستن